و نظير اين روايت را حمويني از واثله روايت كرده است.(2)
واحدي در اسباب النّزول،(3) احمد در مناقب و طبراني(4) از ابي سعيد خدري نقل كرده اند كه آيه: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ ﴾ در حقّ پنج نفر نازل شد: رسول خدا(صلی الله علیه وآله)، علي، فاطمه، حسن و حسين(علیهم السلام).(5)
و نيز احمد از ام ّسلمه روايت كرده كه پيغمبر(صلی الله علیه وآله) در خانة او بود. فاطمه(علیها السلام) با ديگ سنگي كه در آن خزيره بود(6)
1- . دولابي، الذّريّةالطّاهره، ص150.
2- . حموینی، فرائدالسّمطين، ج1، ص33 - 34.
3- . واحدي، اسباب النّزول، ص239.
4- .[4] طبراني، المعجم الاوسط، ج3، ص380؛ همو، المعجم الصغير، ج1، ص135.
5- . طبري، ذخائرالعقبي، ص21 - 24.
6- . «خزيره» عبارت است از: تكّههاي گوشت که همراه آب زياد در ديگ ريخته، روي آتش بگذارند، وقتي كه پخته شد آرد در آن ريخته و فرود آورند. صفی پور، منتهي الارب، ص314.
بر آن حضرت وارد شد، پيغمبر درحالي كه روي كسايي نشسته بود فرمود: «شوهر و پسرانت را بخوان»، سپس علي و حسن و حسين(علیهم السلام) آمدند و نشستند و باهم از آن طعام خوردند. امّ سلمه گفت: من در حجره نماز ميخواندم خدا اين آيه را نازل كرد:
﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً﴾(1)
پس پيغمبر زيادتي كساء را گرفت و آنها را با آن پوشانيد. سپس دستش را بيرون آورد و اشاره به آسمان كرد و گفت:
«اَللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي، وَخَاصَّتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً»؛
«خدايا اينان اهل بيت و نزدیکان منند، پس از ايشان هر ناپاکی و آلودگی را دور گردان، و ايشان را کاملاً پاكيزه كن».
امّ سلمه گفت: من سر خود را از خانه داخل نموده و گفتم: من با شمايم يا رسول الله؟ فرمود:
«إِنَّكِ إِلَی خَيْرٍ إِنَّكِ إِلَی خَيْرٍ»؛(2)
«تو رو به خير هستي، تو رو به خير هستي».
و نظير اين حديث را واحدي نيز به سند خود از امّ سليم روايت كرده است.(3)
اين احاديث كثير، بر عصمت حضرت سيّدالشّهدا(علیه السلام) دلالت دارند و اينكه هر عمل و اقدام و نهضتي كه بنمايد مطابق صواب و حقيقت است. سيوطي در اكليلبه اين آيه استدلال نموده و گفته است كه همه اجماع اهل بيت(علیهم السلام) را حجت ميدانند؛ زيرا خطا رجس است و رجس و پليدي نيز از ايشان نفي شده است.(4)
1- .[1] احزاب، 33.
2- . احمد بن حنبل، مسند، ج6، ص292.
3- . واحدي، اسباب النّزول، ص239.
4- . سیوطی، الاكليل، ص178. مخفي نماند كه در كتب شيعه اسناد اين حديث در نهايت كثرت و متن بعضي از اين احاديث به طور تفصيل روايت شده كه ازجمله آنها «حديث كساء» است.
3- آيه مباهله
﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَی الْكَاذِبِينَ﴾.(1)
ازجمله آياتي كه بر فضيلت و بلندي رتبه و مقام سيدالشهدا(علیه السلام) به اتّفاق مسلمانان گويا و ناطق است آيه مباهله است.
از مظاهر و دلائل قوّت ايمان پيغمبر(صلی الله علیه وآله) به رسالتش داستان مباهله است، زيرا پيشنهاد مباهله ازطرف آن حضرت اگر مؤمن به دعوت خود نبود، يك انتحار واقعي و دادن سند بطلان دعوت به دست دشمن بود چون حال از دو قسم بيرون نبود، يا نفرين نصاراي نجران در حقّ آن جناب مستجاب ميشد، و يا آنكه نه نفرين نصاري و نه نفرين پيغمبر(صلی الله علیه وآله) به آنها مستجاب ميگشت؛ كه در هر دو صورت بطلان ادّعاي آن حضرت آشكار ميگشت، و هيچ خردمندي كه مدّعي نبوّت باشد، چنين پيشنهادي نداده و سند بطلان دعواي خود را به دست مردم نخواهد داد مگر آنكه صددرصد اطمينان به استجابت دعاي خود و هلاكت دشمن داشته باشد، و پيغمبر اكرم(صلی الله علیه وآله) چون يقين جزمي به صحّت رسالت واستجابت دعاي خود و نابودي دشمن در صورت مباهله داشت با كمال شجاعت و صراحت پيشنهاد مباهله داد.
شركت دادن علي و حسن و حسين و فاطمه زهرا(علیهم السلام) در مباهله كه به تعيين و امر خداوند بود نيز، دليل بر اين است كه اين چهار نور مقدّس كه با پيغمبر(صلی الله علیه وآله)
1- . آل عمران، 61. «پس هركس با تو درباره عيسي در مقام محاجّه (و مجادله) برآيد، بعد از آنكه (به وحي خدا به احوال او) آگاهي يافتي، به او بگو: بياييد ما و شما با فرزندان و زنان خود به مباهله برخيزيم و در دعا و التجا به درگاه خدا اصرار كنيم تا دروغ گويان (و كافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازيم».
در مباهله حاضر شدند، شايستهترين و گراميترين خلق در نزد خدا، و عزيزترين همه در نزد پيغمبر خدا بودهاند.
آيه مباهله اعلان جلالت مقام، و تقرّب خاصّ آنها به خداوند متعال است. پس اين فضيلت براي امام حسين(علیه السلام) از فضايل بسيار بزرگي است كه در چنين مراسم بااهميت و تاريخي، همكار و همراه پيغمبر شود، و از ميان تمام امّت از صغير و كبير و زن و مرد، او و پدر و مادر و برادرش را خدا انتخاب نمايد.
جريان مباهله را مفسّرين بزرگ و محدّثين و مورّخين در كتاب هاي تفسير و حديث و تاريخ نقل كرده اند، و از اينكه مصادر و مدارك آن را نشان بدهيم بينيازيم. اما درعين حال چندين كتاب را نام ميبريم تا هركس خواست مراجعه نمايد:
تفسير طبري؛ تفسير بيضاوي؛ تفسير نيشابوري؛ الكشّاف زمخشري؛ الدّرالمنثور سيوطي؛ اسباب النزول واحدي؛ الاكليل سيوطي؛ مصابيح السنّه بغوي؛ سنن ترمذي و كتب ديگر.
نظرات شما عزیزان: